87924474



قصه های شیطان قسمت 3

اما شیطان ساکت ننشست، و بار دیگر در صدد سقوط آدمی بر روی زمین بر آمد. پس به هزار نیرنگ و دسیسه ،((هابیل)) را به دست برادرش((قابیل)) به قتل رساند،1 و از همین زمان نطفه خونین ظلم و ستم انسان نسبت به خودشبسته شد.

با بسته شدن نطفه سر کشی و نافرمانی و قتل و جنایت و خیانت، خداوند نیز به واسطه رحمت واسعه خود، در صدد نجات انسان بر آمد، و به راههای مختلف دلایل و آیات را در پیش روی او قرار داد تا از کید شیطان در امان مانده، در سراط مستقیم، از راههای زیر طریق روشن زندگی انسانی و الهی خود را برای رسیدن دوباره به خدای خویش طی نمایند.

1- حُجت بیرونی

2- حُجت درونی2

حُجت بیرونی، اوصیا و علمای الهی بوده و هستند که رسول و حُجت خدا بر خلق میباشند، و حُجت درونی، عقل آدمی است، که میزان تشخیص و در یافت حق و باطل است.

بنابراین خداوند حجت خود را تمام کرد و نیرنگ و وسوسه های شیطانی را به هر طریق ممکن به انسان نشان داد. به این معنا که ای انسان، سعادت و شقاوت تو در دنیا در هوشیاری یا عدم هوشیاری تو از این طریق شیطانی است، اگر از آن دوری کردی به خدا رسیده متنعم به بهشت میشوی، و از نعمت های خداوندی برخوردار خواهی شد، اما اگر دوری نکنی، و در طریق شیطان پا بگذاری، به آتش جهنم گرفتار میشوی. و اکنون ما فرزندان آدم برای نجات بدبختی در دو عالم، با شناخت از ابزار و اسباب فریب شیطانی، میتوانیم به جایگاه حقیقی خود توجه کرده و به سعادت برسیم.

حال این ابزار و اسباب اهریمنی که به صورت رفتار و کردار از انسان صادر شده، ظهور میکند، به صورت آیات، روایات، قصص و حکایات به ما نشان داده شده، و در پیش روی ما است، تا با شناخت و آگاهی از اینگونه اعمال و نیات دوری کرده، با ترک آنها، خود را از کید نفسانی که همان کید شیطانی است نجات دهیم.

بنا براین، اول باید، راهِ شیطان را شناخت، و دوم باید از اعمال شیطانی پرهیز و دوری کرد؛ و این میسر نمیشود، مگر آنکه انسان نفس خود را از وساوس شیطانی تطهیر نماید، تا مقدمه راهی باشد برای سیر وحرکت در سراط مستقیم خداوند که نهایت آن نجات و رستگاری انسان است. پس ای انسان، شیطان نفس را مغلوب کرده، به فرمان خود درآور تا در مقابل تو سر تسلیم فرود آورده، مطیع تو باشد، نه اینکه تو فرمانبردار او باشی، چنانکه رسول اکرم (ص) می فرماید: اِنَّ الشَیطانی اَسلَم بِیَدِی

شیطان وهمزاد نفسانی من، به دست من مغلوب شده، سر تسلیم فرود آورد و مسلمان شد.3

پس مسلمانی او در گرو مسلمانی نفس شیطانی تو است، و در یک جمله، اسلام و ایمان و اعتقاد راستین تو بر حسب اسلام و ایمان و اعتقاد نفس تو است، که از ابلیس این کافر و یاغی بالله در امان باشد، در غیر این صورت تو خود نیز بر اثر نیات و اعمال زشت و پلید خویش، شیطانی به صورت انسان خواهی بود.

1. سوره مائده آیه 38-32

2. میزان الحکمه جلد 6 ص 402 (مضمون حدیثی از امام کاظم علیه السلام)

3. نظر این حدیث از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود: شیطان من بدست من ایمان آورد.سیاحت غرب ص 98، کشفالحقایق ص 62، احادیث مثنوی ص 148.

ادامه دارد.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

medadrangift بیانات رهبر دانلود کده lavashakchatroom irannews90 cartool کتابخانه باقرالعلوم (ع) شهرستان صومعه‌سرا منتظران ظهور pooyarayanes behkhazai